بالاخره اولین گام را برداشت. هاشمیان مربیگری را استارت زد. او که در شروع فصل پیشنهادهایی برای تیم پایه پرسپولیس داشت ترجیح داد کارش را اصولی تر از دسته های پایین تر بوندسلیگا آغاز کند.
ستاره سابق تیم ملی ایران، پس از سال ها بازی در تیم های مختلف آلمانی، سرمربی هالشتبک شده که در دسته پنجم بوندسلیگاست. اودر مورد انتخاب و دلایلش گفت و گو کرده است.
در این مدت بی سر و صدا کار می کردید وهیچ خبری از شما نبود تا اینکه با خبر سرمربی گریتان همه را غافلگیر کردید.
- من بعد از سال ها اردو، مصدومیت و بازی می خواستم فقط یک سال پیش خانواده و دخترم باشم. در این مدت استراحت فعال می کردم و فقط در حال یادگیری بودم اما هیچ فعالیت دیگری نمی کردم.
قضیه حضورتان در تیم هالشتبک از کجا شروع شد؟
- من در تیم پیشکسوتان هامبورگ بازی می کنم که مربی اش مربی همین تیم هالشتبک است. او سنش بالاست. چند ماه پیش به من پیشنهاد داد که اگر مایلی در این تیم با هم کار کنیم. من آن زمان به او گفتم که فعلا برای من زود است و دو ماه دیگر به تیم می آیم آن هم فقط در صورتی که سرمربی باشم. چند روز پیش از باشگاه با من تماس گرفتند و جلسه ای با مدیران این تیم داشتم و قرار شد که کارم را شروع کنم.
چرا به لیگ دسته پنجم رفتید و کارتان را از لیگ های بالاتر شروع نکردید؟
- برای اینکه سرمربی باشم فقط باید از لیگ چهار، پنج یا شش شروع می کردم. با توجه به اینکه فقط می خواستم در هامبورگ باشم در لیگ دسته چهارم هیچ تیمی خالی نبود و همه سرمربی داشتند، به همین دلیل در لیگ دسته پنجم دنبال تیم بودم و به هالشتبک رفتم. تمرینات این تیم در هامبورگ نیست اما خیلی به هامبورگ نزدیک است. هم می تواند برایم تجربه باشد و هم در کنار خانواده ام هستم.
حالا که مربی شده اید، نمی خواهید یادگیری را ادامه بدهید؟
- کلاس بعدی که باید بروم، دوره پروفشنال است. کلاس های پروفشنال در آلمان 10 ماه طول می کشد. این کلاس ها ممکن است در برخی کشورهای آسیا 2 ماه طول بکشد اما اینجا 10 ماه است. دو سه ماه است که از شروع این کلاس ها گذشته.
خودتان برنامه ندارید در این کلاس ها شرکت کنید؟
- فعلا مشغول انجام کارهایم هستم و مشخص نیست که به این کلاس ها می روم یا نه. طبق استانداردهای فوتبال ایران هر چقدر کلاس نروی موفق تری اما اینجا وظیفه است. گیدو بوخالدو بازیکن تیم ملی آلمان در سال 1990 و ماریو باسلر هم از لیگ 4 سرمربیگری شان را شروع کردند. مثلا بالاک اگر الان بخواهد مربی شود نمی تواند در بوندسلیگا مربیگری کند و باید سلسله مراتب را طی کند.
آیا امکان دارد برای ادامه مربیگری به ایران بیایید یا اصرار دارید همچنان در آلمان بمانید؟
- فوتبال ورزشی است که حساب و کتاب ندارد و نمی توان روی آن برنامه ریزی کرد. مثلا شما نگاه کنید فیلیکس ماگات توانست ولفسبورگ را قهرمان کند اما همین چند روز گذشته اخراج شد. در فوتبال نمی شود گفت که در آینده می خواهی چه کار کنی و در هر مقطعی باید برای همان زمان تصمیم گرفت.
در حال حاضر برای من زمینه اش وجود نداشت که خانواده ام را ول کنم و فعلا همین تجربه کوچک را انجام می دهم تا ببینم در آینده چه اتفاقی می افتد. راستی از لیگ ایران چه خبر؟ بازی های این هفته چه شد؟
استقلال برد اما بازی خوبی انجام نداد و پرسپولیس هم باخت.
- من فکر می کنم شاید یکی از مشکلات لیگ ایران تعطیلی های بیش از حدش است. شاید خیلی ها از این تعطیلی ها استقبال کنند اما این وقفه ها باعث می شود تا بعد از هر تعطیلی بازیکن برای بازگشت به شرایط اوج زمان بخواهد. شاید به همین دلیل است که هفته های بعد از بازی تیم ملی هیچ کدام از تیم ها خوب بازی نمی کنند.
فیلا از ایران خواسته است اساسنامه اش را اصلاح و انتخاباتش را برگزار کند. ایران تا پایان آذر ماه فرصت دارد. با بی توجهی که وزارت ورزش به اصلاح اساسنامه دارد، فدراسیون کشتی نگران تعلیق است
فیلا تا آذر ماه به فدراسیون کشتی ایران فرصت داد تا انتخاباتش را برگزار کند. این مهلت در برنامه ای که دیروز به ایران رسید، تعیین شده است. نامه ای که نه تنها کشتی ایران را یک بار دیگر به تعلیق تهدید کرد که مسئولان ورزش ایران را مجبور کرد برای اولین بار تایید کنند که کشتی ایران از مدت ها قبل با این تعلیق ها و نامه های تهدیدآمیز روبرو بوده است.
بعد از بازی های المپیک بود که از فیلا دو نامه به ایران رسید. یکی در مورد اصلاح اساسنامه فدراسیون و برگزاری انتخابات بود، دیگری هم درباره مشکلاتی بود که در کشتی سعید عبدولی در المپیک به وجود آمده بود.
فدراسیون بارها وجود این دو نامه را تکذیب کرد. با این حال فیلا در نامه اول تایید کرده بود که انتخابات فدراسیون باید هر چه سریع تر برگزار شود. فیلا هم با خبر شده بود وزارت ورزش ایران برخلاف نظر شورای المپیک که به دولت ها اجازه دخالت در امور فدراسیون ها را نمی دهد، روسای چند فدراسیون را برکنار کرده است.
با توجه به این موضوع بود که فیلا از ایران خواست تا اساسنامه اش را به این فدراسیون ارسال کند. آنها هم مثل دیگر فدراسیون های جهانی به چند بند این اساسنامه ایراد گرفتند. قرار بر این بود که این ایرادها برطرف شود و طبق اساسنامه جدید انتخابات برگزار شود اما بی توجهی وزارت ورزش ایران، فدراسیون کشتی را هم به دردسر انداخت.
نامه های بعدی فیلا و پیگیری اصلاح اساسنامه تا دیروز ادامه داشت. تعلیق فدراسیون کشتی و نامه فیلا به حدی جدی بود که وزارت ورزش اعلام کرد که به زودی انتخابات این فدراسیون برگزار می شود. جلسه مشترک وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک امروز برگزار می شود. در این شرایط به نظر می رسد که وزیر رضایت داده تا اصلاحات انجام شود.
البته باید دید این تغییرات تا آذر ماه انجام می شود، کمیته بین المللی المپیک تایید می کند، یا اینکه فدراسیون کشتی مجبور می شود فرصت دیگری از فیلا بخواهد؟ فدراسیون کشتی که چندان امیدوار نیست بتواند در مهلتی که فیلا داده انتخابات برگزار شود.
یکی از کارکنان فدراسیون کشتی که نخواست نامش فاش شود درباره این موضوع می گوید: «پروسه اصلاح اساسنامه چیزی نیست که یکی دو روزه انجام شود. باید در جلسه هیئت وزیران مطرح شود و بعد از آن هم به تایید IOC برسد. اصلا نباید فکر کنیم زمان زیادی داریم. چیزی که مشخص است فیلا هم بدش نمی آید برای اینکه ضرب شستی به ما نشان بدهد بعد از تاریخ گفته شده و نفرستادن اساسنامه اصلاحی، ما را تعلیق کند.»
خطیب: به ما ربطی ندارد، وزارت باید اقدام کند
حجت الله خطیب سرپرست فدراسیون کشتی که در یک سال گذشته به تعداد انگشتان یکدست هم مصاحبه نداشته، همین دیروز با بسیاری از خبرگزاری ها و حتی شبکه خبر گفت و گو کرد و توپ را کاملا در زمین وزارت ورزش انداخت. خطیب که پیش از این نامه های فیلا را تکذیب کرده بود حالا می گوید: «چند وقت پیش نامه ای از آقای مارتینتی، رئیس فیلا به دست ما رسید. در این نامه خواسته شده که اساسنامه را برایشان ارسال کنیم. فیلا در نامه بعدی خواست چند بند از اساسنامه اصلاح شود و متن اصلاح شده را هم برایشان بفرستیم. ما هم طبق روال قانونی این متن را به وزارت ورزش و جوانان منعکس کردیم. از آن زمان حدود یک ماه می گذرد و مجددا چهارشنبه گذشته نامه ای از دبیر کل فیلا به ما ارسال شد که پیگیر نامه قبلی فیلا بود و تا امروز به ما مهلت داده بودند تا تکلیف را مشخص کنیم و گفته شده بود که اگر به فیلا خبر ندهیم تصمیمات دیگری خواهند گرفت.
بلافاصله در همان روز چهارشنبه این نامه را به وزارت ورزش و جوانان (روابط بین الملل، حراست و آقای سجادی) اعلام کردم و از طرفی از فیلا خواستم تا به ما فرصت بیشتری دهد تا مسیر قانونی اصلاح اساسنامه را طی کنیم که روز شنبه از طرف فیلا نامه ای آمد که تا پایان آذر ماه به ما مهلت دادند.
فدراسیون کشتی کار خود را انجام داده است و طبیعتا وزارت ورزش و جوانان باید سریعا تصمیم بگیرد و اقدام کند یا اصلاح اساسنامه را برعهده خود ما بگذار تا زمان را از دست ندهیم. این مسئله فقط برای فدراسیون ما نیست و در اساسنامه همه فدراسیون ها باید تغییراتی ایجاد شود و امیدواریم وزارت ورزش و جوانان در این باره سریع تر اقدام کند و اساسنامه جدید را اعلام کند.»
محمد مایلیکهن سرمربی تیم فوتبال گهر دورود شد.
میشائیل هنکه فوتبال را برای مسئولان و بازیکنان ایرانی بیش از هر چیز موقعیت خوبی برای پول درآوردن میداند.
میشائیل هنکه سال 2011 به عنوان مربی استقلال تهران شروع به کار کرد. او فوتبال را برای مسئولان و بازیکنان ایرانی فعلا بیش از هر چیز موقعیت خوبی برای پول درآوردن میداند. دستیار سالهای پیش اوتمار هیتسفلد و پرویز مظلومی در گفتوگویی با "دویچهوله" به پرسشهایی درباره فوتبال ایران پاسخ داد. متن این گفتوگو در زیر میآید:
چه مدت در ایران فعال بودید و حالا با گذشت زمان، دوران حضورتان در ایران را چگونه میبینید؟
از جولای سال 2011 دقیقا به مدت یک سال در ایران اقامت داشتم. دوران هیجانانگیزی را در ایران داشتم و تجربیات زیادی را در آنجا کسب کردم. اگر از آلمان به ایران نگاه شود، تصوری منفی درباره این کشور دارد و خیال میکند که ایران خیلی از آلمان فاصله دارد. اما خیلی سریع به شیوه زندگی در ایران که کاملا دنیای دیگری است، عادت کردم. تصویری که شهروندان در آلمان از طریق گزارش رسانهها درباره ایران در ذهن دارند، شاید وحشتناکتر از آن تجربیاتی است که من شخصا و حضورا در ایران به دست آوردم.
چه تفاوتهایی را میتوان درباره آنچه خودتان در ایران مشاهده کردید با تصویر و تصوراتی که از قبل در مورد این کشور داشتید، عنوان کرد؟
نخست فکر نمیکردم که بتوانم به عنوان یک شهروند خارجی در ایران به طور آزاد رفتوآمد داشته باشم و بایستی محدودیتهای فراوانی را تحمل کنم. اما اصلا این طور نبود. رفتوآمد در ایران برایم آزاد بود. مردم ایران فوقالعاده خوشبرخورد و مهربان هستند؛ به خصوص در تماس با خارجیها و به ویژه آلمانیها! در ایران فوری متوجه شدم که مردم چه ارزش بزرگ و احترام خاصی را برای آلمان و شهروندان آلمانی قائل میشوند. فکر میکنم جوانب اقتصادی دلیل اصلی این دیدگاه است. محصولات شرکتهایی مانند آدیداس، مرسدس بنز یا پورشه ابهت بسیار بالایی برای ایرانیها دارد. هرچند خیلیها در ایران توان مالی خرید این محصولات را ندارند. اغلب میدیدم که مثلا مردم برچسب مارک آدیداس را بر روی ماشینهایشان چسباندهاند، علیرغم اینکه شرکت آدیداس هیچ ربطی به اتومبیل ندارد! از این طریق ارزش بالای شرکتهای معتبر آلمانی در ایران برایم مسجل شد.
کار و همکاری با فوتبالیستهای ایرانی را چطور دیدید؟
طرز فکر مردم و فوتبالیستها را میشود شبیه فرهنگ "کشورهای جنوبی" توصیف کرد. طرز فکر فوتبالیستها از اندیشهای که میان فوتبالیستها در آلمان و اروپا رایج است، فاصله زیادی ندارد. فوتبالیستها در ایران از نظر تاکتیک و تفکرات حرفهای تعلیم خوبی ندیدهاند. در مقایسه با سیستمی که در آلمان از سنین کودکی در چارچوب آموزشوپرورش ورزشی پیاده میشود و بر روی چشمانداز انتقال بهترینها به بخش حرفهای متمرکز است اما فوتبالیستهای ایرانی روی هم رفته تمایل زیادی به یادگیری و ترقی دارند. خیلیها دوست دارند که با پشتکار و یادگیری سکوی پرشی برای خود به سوی فوتبال اروپا فراهم کنند.
نقاط قوت و برجسته فوتبالیستهای ایرانی را در چه فاکتورهایی مشاهده کردید؟
بدون تردید تکنیک انفرادی بازیکنها! خیلی از فوتبالیستهای ایرانی از قابلیت بالای تکنیک انفرادی برخوردارند. این نکته قابل مقایسه با خصوصیات تکنیکی فوتبالیستها در اروپاست اما باید اضافه کنم که تکنیک انفرادی فوتبالیستهای ایرانی بعضی وقتها باعث تکروی بیش از حد آنها و از بین بردن نمایش فوتبال سازنده و منطقی نیز میشود.
چه عواملی را به عنوان بزرگترین مانع رشد ورزش ایران در حال حاضر میبینید؟
ورزش ایران سیاسی است و در هدایت و فرمان سیاست قرار گرفته است. فوتبال در ایران بدون پشتیبانی دولت هیچ کاری را نمیتواند انجام دهد. با این حال هیچ دستکاری در نتایج بازیها مشاهده نکردم. ورزش ایران فاقد تفکرات و ساختار حرفهای است که به عنوان مثال در آلمان، از ردههای سنی خردسالان و کودکان با چشمانداز رشد به شیوه حرفهای آغاز میشود.
به نظر شما آیا در حال حاضر در ایران فوتبالیستهایی هستند که اگر در محیط حرفهای آموزش ببینند، قابلیت رشد چشمگیر و صعود به جمع فوتبالیستهای برتر جهان را داشته باشند؟
صد در صد! ایران کشور بزرگی است. فوتبال در ایران از ظرفیت و محبوبیت بالایی برخوردار است. خیلی از کودکان در خیابانها فوتبال بازی میکنند. اگر در ایران برنامه و ساختار مناسبی برای آموزشوپرورش حرفهای و درازمدت از سنین کودکی تدوین و پیاده شود، آنگاه استعدادهای فراوانی که در فوتبال ایران وجود دارند، شکوفا خواهند شد اما در ایران "نام" به خصوص در باشگاههای تراز اول، خیلی مطرح است. بازیکنانی مثل علی کریمی که در گذشته در فوتبال اروپا مطرح بودند، هنوز به عنوان فوقستاره در فوتبال ایران فعال هستند. به علت تمرکز باشگاههای ایران روی چنین اشخاصی، این نکته باعث جلوگیری پیشرفت بازیکنان جوان و استعدادهای پشت خط شده است.
آیا دوست دارید بار دیگر به ایران برگردید و در آنجا کار کنید؟
اصولا بله! از فعالیتم در ایران پشیمان نیستم؛ هر چند که تنها و دور از خانواده در ایران اقامت داشتم. حضورم در ایران برایم با کاهش کیفیت زندگی همراه بود، زیرا در ایران نمیتوانستم خیلی از کارهایی را که دوست دارم، انجام دهم. اما همانطور که گفتم پشیمان نیستم که در ایران کار کردم و اصولا میتوانم تصور کنم که در آنجا مجددا مسئولیتی را بپذیرم.
جزو خصوصیات ورزش ایران، متاسفانه عدم پرداخت منظم حق و حقوق بازیکنان و مربیان از سوی باشگاههاست. این مسئله همواره باعث شکایتهای متعدد به فدراسیونهای جهانی شده است. آیا شما هنوز طلب حقوقی از باشگاه استقلال تهران دارید؟
خوشبختانه رابطه خوبی با علی فتحالله زاده، مدیرعامل باشگاه استقلال دارم. رسما در کنار فعالیتم به عنوان مربی همچنین در سمت مشاور مدیرعامل نیز انجام وظیفه کردم. این باعث شد که از این لحاظ در فصل گذشته، نسبتا کمتر مشکل داشته باشم اما حقیقت این است که قسمتی از حقوقم از سال گذشته، هنوز پرداخت نشده است. در فصل جاری نیز همچنان با باشگاه استقلال تهران قرارداد معتبر دارم. اما قاطع اعلام کردم تا وقتی که طلبهای حقوقیام از فصل گذشته پرداخت نشود، از ادامه فعالیت در استقلال فاصله میگیرم. در این زمینه با فدراسیون جهانی فوتبال نیز مشورت کرده اما هنوز اقدام قانونی یا شکایتی علیه باشگاه استقلال نکردهام.
باشگاه استقلال رسما به شما در مورد پرداخت بقیه حقوقتان چه گفته است؟
آنها گفتند که به ایران برگردم تا دراینباره صحبت کنیم و به فعالیتم ادامه دهم اما پاسخ دادم که تا وقتی که موضوع فصل گذشته حل نشود، به ایران نخواهم آمد.
چه نکات مشترک و چه تفاوتهایی را در اخلاق و طرز فکر فوتبالیستهای ایرانی در مقایسه با فوتبالیستهای کشورهای همسایه ایران مشاهده کردید؟
در میان فوتبالیستهای ایرانی خصوصیاتی مانند تشنگی برای کسب موفقیت، تفکرات پایدار حرفهای و اراده بدون چون و چرا برای پیروزی، هنوز آنطور که در فوتبال حرفهای جهان لازم است، شکل نگرفته. فوتبال در ایران فعلا برای مسئولان و بازیکنان موقعیت خوبی برای پول درآوردن است. در فوتبال آلمان و اروپا نیز پول زیادی سرمایهگذاری شده اما طرز فکر در اروپا به این صورت است که مردم عاشق فوتبال هستند و دست اندرکاران نیز به رشد و امور آموزشی در فوتبال عشق میورزند و همه میدانند که اگر کار با موفقیت دنبال شود، پول خود به خود در خواهد آمد. اما این نکته در ایران این طور نیست و میشود گفت که برعکس است. در ایران بازیکنان جوان و با استعداد نمیتوانند برای رشد خود برنامهریزی کنند و نمیتوانند بگویند که برای طی کردن سلسله مراتب رشد فوتبالی، نخست به فلان باشگاه متوسط میروم، چندین فصل آنجا زحمت میکشم تا پایهام محکم شود و سپس به باشگاه بهتری میروم تا ملیپوش شوم و درآمد بالایی داشته باشم. در ایران همه به این فکر هستند که در سال بعدی در کدام باشگاه به آنها پول مناسبی داده میشود. به این خاطر میزان نقل و انتقال بازیکن در صحنه فوتبال باشگاهی ایران بسیار بالاست و پیوند بازیکنان با باشگاههایشان نسبتا کوتاه مدت است. به عقیده من این وضعیت مانع رشد بازیکنان جوان و با استعداد است.
از شیرینترین و تلخترین خاطرات حضورتان در ایران تعریف کنید.
شادترین خاطرهام بازی جام حذفی با استقلال در شهرآورد پایتخت برابر پرسپولیس در حضور نزدیک به 100 هزار تماشاگر در ورزشگاه آزادی تهران بود. این دیدار در 90 دقیقه نخست با نتیجه مساوی دنبال شد و ما در 30 دقیقه وقت اضافی موفق شدیم سه گل به پرسپولیس بزنیم. جو بینظیری در استادیوم حکمفرما بود. یکی دیگر از تجربیات مثبتم نیز برخورد محترمانه مردم و همچنین هواداران تیمهای حریف با من بود. تلخترین خاطرهام اتفاقی بود که یک بار هنگام خروج از ایران در فرودگاه تهران برایم رخ داد. به علت عدم وجود یک مُهر لازم در پاسپورت، از پروازم به آلمان بازماندم و مجبور شدم 2 روز در تهران صبر کنم تا کمبود مُهر در پاسپورتم رفع شود و بتوانم به آلمان سفر کنم! چنین چیزی را تا به حال در آلمان ندیده بوده و از این مسئله خیلی عصبانی شدم.
در ایران خانمها حق ورود به استادیومهای فوتبال را ندارند. این موضوع را چطور دیدید؟
از قبل در این مورد آگاهی داشتم و زود به این نکته عادت کردم. با آنکه در اروپا نیمی از تعداد تماشاگران در ورزشگاههای فوتبال را خانمها تشکیل میدهند، برایم جالب بود که در ایران بیشتر خانمها فوتبال را دوست دارند، در جریان اخبار فوتبال هستند و تیم محبوب و مورد علاقه خودشان را نیز شناختهاند.
وضعیت استادیومهای فوتبال در ایران را چطور ارزیابی میکنید؟
در شهرستانها استادیومها و زمینهای فوتبال فاقد استانداردهای لازم هستند و ضعف بهداشتی بیداد میکند. اما در تهران وضعیت نسبتا بهتر است. کیفیت زمین و چمن استادیوم آزادی مطلوب و با زمینهای بوندسلیگا قابل مقایسه است. تماشاگران در استادیومها عشق فوقالعادهای به تیمهایشان دارند و با غیرت خاصی به طرفداری از آنها میپردازند.
آیا همچنان نتایج و اخبار فوتبال ایران را دنبال میکنید؟
بله! هر روز از طریق اینترنت اخبار فوتبال ایران را پیگیری میکنم. هنوز با چندین تن از بازیکنان سابقم تلفنی و با استفاده از "اسکایپ" در تماس هستم.
کیفیت فوتبال ملی ایران پس از جام جهانی 2006 آلمان نزول کرد. فوتبال این کشور در گذشته نزدیک هم سالهای بحرانی داشته است. آیا به عقیده شما با حضور کارلوس کیروش در سمت سرمربیگری تیم ملی فوتبال ایران، آینده بهتری در انتظار فوتبال این کشور است؟
وضعیت فوتبال ایران رو به بهبود بوده اما هنوز به سطح خوب سال 2006 نرسیده است. حضور تعداد اندکی از بازیکنان ایرانی در لیگهای خارجی نمایانگر وضعیت فعلی فوتبال ایران است. دیگر مثل گذشته نیست که فوتبال ایران بتواند بازیکنان برجستهای مانند علی دایی، علی کریمی، مهدی مهدویکیا یا جواد نکونام را به لیگهای فوتبال خارج از کشور عرضه کند. فوتبال ایران در حال حاضر مثل گذشته بازیکنان شاخص و با کیفیت بینالمللی ندارد. اما مطمئنم که با حضور کارلوس کیروش وضعیت فوتبال ایران بهتر خواهد شد، چون او بسیار حرفهای و با ساختار کار میکند. وقتی که در ایران بودم، با کیروش صحبت کردم و به این نکته پی بردم. فوتبال ایران هنوز با روزهای اوج خود فاصله دارد. پتانسیل فوتبالیستهای با استعداد در ایران زیاد است. صعود به جام جهانی 2014 یقینا برای رشد فوتبال ایران موثر خواهد بود.
آیا در طرز فکر و فرهنگ فوتبالیستهای ایرانی نکاتی را مشاهده کردید که قابل انتقال و کمک به فرهنگ فوتبال آلمان و اروپا نیز باشند؟
بله. شور و شوق، عشق و اشتیاقی که از برخیها در پیگیری کارشان در فوتبال دیدم. اما در ایران عده دیگری نیز به علت عدم وجود گزینه مناسب برای فعالیت آیندهشان، به سادگی مأیوس و افسرده میشوند و دیگر با جدیت و پشتکار لازم به دنبال کسب موقعیت مناسب برای پیشرفت و ترقی نیستند. این شاید فرق اصلی با طرز فکر در اینجاست. مهماننوازی و انسان دوستی ایرانیها خیلی برایم دلنشین بود. به عنوان مثال یک بار با فردی در رستوران قرار ملاقات گذاشته بودم. غذای او زودتر از غذای من حاضر شد و او هر طور که شده میخواست که از بشقاب او نیز بخورم تا غذای خودم برسد!
شما با چندین عنوان قهرمانی در بوندسلیگا و همچنین قهرمانی در لیگ قهرمانان باشگاههای اروپا با تیمهای بایرنمونیخ و بوروسیا دورتموند، کامیابیهای بزرگی را در سمت کمک مربی داشتید. ادامه مسیر شما در عرصه فوتبال حرفهای به چه صورت خواهد بود؟
هنوز در حال بررسی گزینهها هستم. برای حضور در خارج از آلمان نیز آمادگی دارم و میتوانم تصور کنم که فعالیتی مانند عملکردم در ایران را نیز بار دیگر داشته باشم.
مهاجم پیشکسوت پرسپولیس گفت: انصاری فرد و سایر مهاجمان پرسپولیس نباید به گل زدن فکر کنند.
ادموند بزیک افزود: در ایران مهاجمان را فقط با گل زدن می سنجند. آنها حتی اگر گل بسازند یا در به ثمر رسیدن گل مشارکت داشته باشند، دیده نمی شوند. این مساله فشار روانی را زیاد می کند. به نظر من انصاری فرد، قاضی و سایر مهاجمان در این تیم جا نیفتاده اند. آنها باید تمرکز خود را از گل زدن بر دارند و به این فکر کنند که از بازی لذت ببرند و کاری که می توانند را انجام بدهند.
وی ادامه داد: بازیکنی مثل انصاری فرد در عین جوانی، آقای گل شده است، پس زمینه های لازم را دارد. او بازیکن فیکس تیم ملی بوده و شایستگی حضور در پرسپولیس را دارد. این اتفاقات می تواند برای هر مهاجمی روی دهد. بازیکنانی مثل مسی استثنا هستند که همیشه گلزنی می کنند. مهاجمان پرسپولیس هم باید تمرکز خود را از مسائلی که باعث استرس می شود بر دارند.
رييس فدراسيون فوتبال به همراه سرمربي تيم ملي و دستيارش اميد نمازي امروز با حضور در وزارت ورزش و جوانان با محمد عباسي ديدار و گفتوگو و ناهار را با هم صرف کردند.
بررسي برنامههاي تيم ملي فوتبال در راه انتخابي جام جهاني به ويژه بازي با ازبکستان و حمايت وزارت ورزش از تيم ملي مهمترين موضوع جلسه امروز بود.
فدراسيون فوتبال که تيمهاي ملي بزرگسالان و جوانان را براي شرکت در رقابتهاي انتخابي جام جهاني و تيم ملي نوجوانان و تيم ملي فوتسال را براي شرکت در جام جهاني آماده ميکند، با مشکلات مالي متعددي روبرو است که به حمايت وزارت ورزش و جوانان نيازمند است.
پس از اتمام جلسه کارلوس کيروش و محمد عباسي، وزير ورزش و جوانان که بيش از آنچه انتظار ميرفت به طول انجاميد، سرمربي تيم ملي فوتبال، در واکنش به سوال خبرنگاران مبني بر اينکه درباره اين جلسه توضيح دهد، خنديد و گفت: اين جلسه واقعا محرمانه بود و به همين دليل نميتوانم دربارهي جزئياتش چيزي بگويم.
طولاني شدن جلسه کادر فني تيم ملي و وزير ورزش باعث شد که جلسه بررسي سند راهبردي فوتبال که قرار بود با حضور وزير و چند تن از نمايندگان مجلس برگزار شود، با يک ساعت تاخير آغاز شود. اين جلسه قرار بود ساعت 14 امروز (شنبه) در وزارت ورزش برگزار شود که به ساعت 15 موکول شد.